آب داد و آب داد و آب... بابا آب داد
از لب ِ بابا شدم سیراب... بابا آب داد
کربلا را خوب یادم هست؛ از آن مشک که
بود در دست ِ عمو بی تاب... بابا آب داد
عاقبت حتی علی هم تشنه قربانی نشد
غرق شد در اشک و در خوناب... بابا آب داد
در کنار علقمه، عکس عمو در آب بود
شب، اسارت، سر، پدر، مهتاب... بابا آب داد
آب داد و آب داد و آب... بابا آب داد
در حقیقت بود یا در خواب... بابا آب داد
محرم الحرام ۱۴۳۴ / آبانماه ۱۳۹۱
- ۰ نظر
- ۱۸ آبان ۹۲ ، ۰۱:۲۰