خوب میدانی که دل را طاقت این درد نیست
طاقت ظلمی که چشمان تو بر من کرد نیست
گفته بودی "مرد را دردی اگر باشد خوش است"
آری! اما این دل بیصبر من هم مرد نیست
طاقت فزون نما که دراین وادی بلا
جایی برای ناله و آه و درد نیست
عهدیست با من تو اما چه سود اگر
من وعده بسته ام بادلی که مرد نیست!
طاقت فزون نما که دراین وادی بلا
جایی برای ناله و آه و درد نیست
عهدیست با من تو اما چه سود اگر
من وعده بسته ام بادلی که مرد نیست!