آشنایی

مجموعه سروده‌های محمد شیاسی

آشنایی

مجموعه سروده‌های محمد شیاسی

شعر احساس است!
گاه احساس حقیقی شاعر
و گاه احساسی فرضی...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

وقتی گلایه و گله دیگر نداشت سود

باید سکوت کرد، نباید زبان گشود


راه دل از غرور بریدن، شکستن است

هرچند این شکست برای تو زود بود


از غیظ چشم‌ها که گره می‌خورد به هم

در هم تنیده رابطه‌ها مثل تار و پود


اما تو باز غوطه‌وری در خیال خویش

مانند سنگ کوچک غلتان میان رود


آخر نگفته بودم از اول هزار بار:

"احمق! نکن به کش‌مکش عاقلان ورود"؟


  • محمد شیاسی